برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کانون فرهنگی وهنری کریم اهل بیت شهر سلامی و آدرس kanoonemamhassan24.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
شهادت امام در كربلا، در ميان اهل بيت همواره مطرح بود
زمين كربلا از 25 سال پيش از نهضت عاشورا، شاهد اشك هاى امام على (عليه السلام) است. مسجد كوفه سخنان آن حضرت به سعد وقاص را فراموش نكرده است كه عمر فرزندِ نالايق سعد ـ را قاتل فرزند عزيزش (حسين) شناساند و البته سخنان پيامبر (صلى الله عليه وآله) پيش از ولادت يزيد در گوش ها طنين انداز بود. آن حضرت فرمود: «مرا با يزيد چه كار، خداوند به او هيچ گونه بركتى ندهد. پروردگار ! او را از رحمت خود دور گردان !»; «ما لي وَ لِيَزِيد لا بارَكَ اللهُ فِيهِ، اَللّهُمَّ الْعَنْ يَزِيد».(11)
1- . علايلي، سموّالمعني فی سموالذات، ص76 - 77. 2- . ابن اثير جزري، اسدالغابه، ج2، ص21؛ همو، الكامل في التاريخ، ج4، ص81؛ سبط ابن جوزي، تذكرة الخواص، ص267؛ نیز ر.ک: طبري، تاريخ، ج4، ص349. لَيْتَ أَشْيَاخي بِبَدْرٍ شَهِدُوا *** جَزَعَ الْخَزْرَج مِنْ وَقْعِ الأَسَل لأَهَلُّوا وَاسْتَهلُّوا فَرَحاً *** وَلَقالُوا يَا يَزِيدُ لا تَشَلِ(1) ابوبرزه اسلمي برخاست و گفت: به خدا قسم چوب تو به همان موضعي ميخورد كه مكرّر ديدم پيغمبر(صلی الله علیه وآله) ميبوسيد.(2) ابن اثير(3) و ترمذي و طبري(4) روايت كرده اند، كه ابوبرزه گفت: آگاه باش اي يزيد كه تو روز قيامت ميآيي درحالي كه ابن زياد شفيع توست، و اين (حسين(علیه السلام)) ميآيد درحالي كه محمّد(صلی الله علیه وآله) شفيع اوست. پس برخاست و بيرون رفت. 6- پيغمبر(صلی الله علیه وآله) حسين(علیه السلام) را به دوش میگرفت
1- . سيوطي، الجامع الصّغير، ج1، ص37. «محبوب ترين خاندانم نزد من حسن و حسين هستند». 2- . ترمذي، سنن، ج5، ص323. 3- . مناوی، كنوزالحقائق، ج1، ص44. 4- . ابن ابی شیبه کوفی، المصّنف، ج7، ص511 - 513؛ مناوی، كنوزالحقائق، ج1، ص44؛ قندوزی، ینابیع الموده، ج2، ص71. رَأَيْتُ رَسُولَ اللهِ يَمْتَصُّ لُعَابَ الْحُسَيْنِ كَمَا يَمْتَصُّ الرَّجُلُ التَّمْرَةَ؛(1) ديدم رسول خدا(صلی الله علیه وآله) را که آب دهان حسين را ميمكيد همان گونه كه کسي خرما را ميمكد. محبّ الدين طبري از ابن بنت منيع و او نيز از يزيد بن ابي زياد حديث كرده كه گفت: پيغمبر(صلی الله علیه وآله) از خانه عايشه بيرون آمد، پس بر خانه فاطمه(علیها السلام) عبور فرمود، صداي گريه حسين(علیه السلام) را شنيد فرمود: «أَلَمْ تَعْلَمِي أَنَّ بُكَاءَهُ يُؤذِينِي»؛(2)
سيمای امام حسين(علیه السلام) در احاديث پيغمبر(صلی الله علیه وآله)
1- حسين(علیه السلام)، سيّد جوانان اهل بهشت
احمد بن حنبل در مسند، بيهقي در السّنن الکبری، طبراني در المعجم الاوسط و المعجم الکبير، ابن ماجه در سنن، سيوطي در الجامع الصّغير و الحاوی و الخصائص الكبری، ترمذي در سنن، حاكم نيشابوری در المستدرك، ابن حجرهيتمی در الصّواعق المحرقه، ابن عساكر در تاريخ مدينة دمشق، ابن حجر عسقلاني در الاصابه، ابن عبدالبر در الاستيعاب، بغوي در مصابيح السنه، ابن اثير در اسدالغابه، حمويني شافعي در فرائدالسمطين، ابوسعيد در شرف النّبوه، محبّ طبري در ذخائرالعقبی، ابن سمّان در الموافقه، نسائي در خصائص اميرالمؤمنين، ابونعيم در حليةالاولياء، خوارزمي در مقتل الحسين(علیه السلام)، ابن عدي در الكامل، مناوي در كنوزالحقائق، و ديگران از پيامبر اعظم(صلی الله علیه وآله) در احاديثي روايت كرده اند كه فرمود:
و نظير اين روايت را حمويني از واثله روايت كرده است.(2) واحدي در اسباب النّزول،(3) احمد در مناقب و طبراني(4) از ابي سعيد خدري نقل كرده اند كه آيه: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللّهُ ﴾ در حقّ پنج نفر نازل شد: رسول خدا(صلی الله علیه وآله)، علي، فاطمه، حسن و حسين(علیهم السلام).(5) و نيز احمد از ام ّسلمه روايت كرده كه پيغمبر(صلی الله علیه وآله) در خانة او بود. فاطمه(علیها السلام) با ديگ سنگي كه در آن خزيره بود(6)
1- . دولابي، الذّريّةالطّاهره، ص150. 2- . حموینی، فرائدالسّمطين، ج1، ص33 - 34. 3- . واحدي، اسباب النّزول، ص239. 4- .[4] طبراني، المعجم الاوسط، ج3، ص380؛ همو، المعجم الصغير، ج1، ص135. 5- . طبري، ذخائرالعقبي، ص21 - 24. 6- . «خزيره» عبارت است از: تكّههاي گوشت که همراه آب زياد در ديگ ريخته، روي آتش بگذارند، وقتي كه پخته شد آرد در آن ريخته و فرود آورند. صفی پور، منتهي الارب، ص314.
بديهي است كه هنگامي ميتوان به طور تحقيق در اطراف ارزش و هدف و علل قيام و نهضتي اظهار نظر كرد كه شخصيّت رهبر آن قيام را شناخته و از اخلاق و فضايل و علم و معارف و محيط و سوابق زندگي او آگاه باشيم، و اگر پيرامون يك نهضت، پيش از شناختن شخصيّت صاحب آن، نظري بدهيم قابل اعتماد نخواهد بود.
در ميان حوادث و پيشامدهاي بزرگ و دلخراش تاريخ، هيچ واقعهاي نيست كه مانند حادثه جانسوز كربلا همه ساله مراسم سالگرد آن با شكوه و عظمت فراوان و شركت تمام طبقات از زن و مرد، پير و جوان برگزار و مجالس يادبود و تذكار آن همواره در منازل، مساجد، مدارس، تكايا، و حسينيهها، بازار، خيابان و بنگاه ها تشكيل گردد، و خطبا در پيرامون آن سخنراني، و نويسندگان كتاب ها و مقالات بنويسند و مرور زمان و تكرار اين مراسم آن را كهنه نسازد، و از اعتبار و اهميّت آن نه تنها چيزي كاسته نگردد بلكه عظمتش روزافزون و در هر عصري براي فلسفه آن معنايي عالي و هدف هايي ارزنده درك و استنباط شود.
مظلوميت امام حسين (عليه السلام) ويارانش در يك بعد نبوده است،بلكه ابعاد گوناگونى از مظلوميت در حادثه كربلا ديده مى شود،دعوت كردن امام و بى وفايى نسبت به آن حضرت،كشتن مهمان، بستن آب به روى آن حضرت و ياران و زنان و كودكان اهل بيت او،جنگ نابرابر سى هزار نيروى مجهز در برابر 72 تن،كشتن كودك شير خوار،حمله به كودكان و زنان،آتش زدن خيمه ها،تاختن اسب بر پيكر شهدا سرها را بالاى نيزه بردن،جلوگيرى از دفن پيكر شهيدان،اسارت زنان و كودكان آل پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) و گرداندن آنها در شهرهاى مختلف و جهات ديگر مظلوميت،همه از ويژگى هاى اين حادثه كه در آن از حوادث مشابه ديگر جدا مى سازد.
تاريخ بشر حوادث تلخ و شيرين بى شمارى را يه ياد دارد و تاريخ سازان فراوانى را در دل خويش پرورش داده است،ولى كمتر حادثه اى را همانند حادثه عاشوراى سال 61 هجرى با پى آمدهاى گسترده اش به خود ديده و كمتر تاريخ سازانى همچون تاريخ سازان كربلا را به ياد مى آورد. اين حادثه همچون سكه اى داراى دو روى كاملا متفاوت و متمايز از يكديگر است،يك روى آن خيانت،بى وفايى،ناجوانمردى،ستمگرى،پ ليدى ،قساوت، بى وفايى،بى رحمى و مهمان كشى،و روى ديگر آن،وفادارى،جانبازى،جوانمر دى،شهامت،ستم ناپذيرى،صبر،تسليم در برابر قضاى الهى و عبوديت حق در عالى ترين درجه آن است.
مراسم عزادارى عاشوراى حسينى كه هر سال با شكوه ترين و فراگيرتر از سال قبل، در ميان (اشك و آه) عاشقان مكتب سالار شهيدان برگزار مى شود، نبايد ما را از روح حماسى آن غافل سازد. اگر يك نگاه اجتماعى - ولى با دقت - به تاريخ كربلا از روز نخست تا امروز بيفكنيم،شاهد تغيير فاحشى در برداشت هاى پيرامون اين مكتب از اين تاريخ خواهيم بود.
معاويه با هم دستي شش تن از واليان خود در كوفه به تصفيه مخالفان خود پرداخت و به هر كدام از اين واليان دستور داد كه به نوعي شيعيان كوفه را سركوب كنند. اين اعمال را به جهت دو هدف انجام مي دادند:
نخست. كساني كه با ولايت عهدي يزيد معارض و مخالف هستند، از بين بروند.
دوم. شيعيان كوفه كه در آينده ممكن است به كمك سيّدالشهداء عليه السلامبروند، سركوب شوند و كوفه از شيعيان و بزرگان خالي گردد.
روش ديگر معاويه براي مبارزه با مخالفان طرح ولايت عهدي و جانشيني يزيد، تبعيد بود. او بزرگاني از اهل آن زمان را كه با طرح مذكور مخالف بودند، به نقاطي دور تبعيد كرد تا نتوانند مانع طرح او شوند. از آن جمله پسر عثمان، سعيد بن عثمان عفّان است.
سعد بن ابي وقاص يكي ديگر از موانع بود. او گرچه با امير مؤمنان علي عليه السلام رابطه خوبي نداشت، با اين حال براي شخص معاويه نيز احترامي قائل نبود، تا چه رسد به يزيد.
به عبارت ديگر، بي اعتنايي سعد به معاويه به دليل علاقه مندي سعد به امير مؤمنان علي عليه السلام نبوده است و رفتار سعد درباره معاويه «حبّاً لعلي» عليه السلام نبوده، بلكه «بغضاً لمعاوية» بوده است.
ديگر از شبهات اهل تسنّن درباره حادثه عاشورا اين است كه مي گويند: شيعيان، حسين بن علي عليهما السلام را به عراق دعوت كردند و بعد به عهد و دعوت خود بيوفا شدند و خودشان، حسين را به قتل رساندند(!) يزيد تنها به عبيداللّه بن زياد نامه نوشت و دستور داد كه از ورود حسين بن علي عليهما السلام به عراق و كوفه و تأسيس حكومت در آن جا، جلوگيري كند.
يكي ديگر از علماي آنان كه با لعن خلفا پيكار نموده، سعدالدين تفتازانياست. وي با عبارتي صريح تر از عبارت قبلي، علّت جلوگيري از لعن بر يزيد را فاش مي كند و مي گويد:
فإن قيل: فمن علماء المذهب من لم يجوّز اللعن علي يزيد مع علمهم بأنّه يستحقّ ما يربو علي ذلك ويزيد.
ابن عربي مالكي1 يكي ديگر از دانشمندان اهل تسنّن است. او در سال 543 درگذشته و مقام و ارج و قربي نزد اهل سنّت دارد. شرح حال او در كتاب هاي تاريخي و كتاب هايي كه به شرح حال مفسّران و راويان مي پردازند، آمده است.
در شرح حال او مي نويسند:
الإمام، العلاّمة، الحافظ والقاضي;2
او پيشوا، بسيار دانشمند، از حافظان سنّت و صاحب منصب قضاوت بود.
در معرفي ابن عربي مالكي همين بس كه در كتاب العواصم من القواصم خود هر چه با اهل بيت عليهم السلام دشمني و ناصبيت دارد، ذكر كرده است، و در دشمني او همين كافي است كه ابن تيميّه بسياري از مطالبش را از اين شخص و كتابش فرا گرفته است.
او ديدگاه خود را درباره سيّدالشهداء عليه السلام چنين اظهار مي كند:
همان گونه كه گذشت، عرفان و تصوف گرايان به گونه اي به مبارزه با حادثه عاشورا پرداخته اند. عبدالقادر گيلاني مبتكر اين شيوه، نزد اهل تسنّن بسيار گرامي به شمار مي رود. با وجود اين هيچ گاه حقيقت مخفي نمانده و حقايق بر قلم و گفتار برخي از علماي اهل سنّت جاري شده و اين شيوه ها را رد كرده اند.
پيش تر اشاره شد كه برخي از دشمنان همواره براي فراموشي اين حادثه عظيم تاريخي كوشيده اند. علماي عامه در كتاب ها و نوشته هايشان، شيوه هاي گوناگوني به كار مي برند تا مانع حيات و جاوداني واقعه عاشورا و عزاداري سيّدالشهداء عليه السلام شوند.
چنان كه پيش تر اشاره شد، شيعه اماميه هميشه مورد حمله و تهاجم بوده است و علماي ما در مسائل مختلف اعتقادي، فقهي و... مدافع حريم و مكتب تشيّع بوده اند. از مواردي كه همواره بهانه جويان به آن بهانه به مذهب ما تهاجم نموده اند، واقعه كربلا و عاشوراي سيّدالشهداء عليه السلام است.
گام نخست در الگوپذیرى قیام عاشورا این است كه راز جامعیت اسلام در كربلا درك شود و بر اساس آن، تفسیرى صحیح از این حادثه ارائه گردد. در صورتى این نكته از عاشورا قابل برداشت است كه قرائتى الگوساز از آن صورت گیرد. بىتردید پیشوایان دینى از زمان پیغمبر اكرم(ص) و ائمه طهار(ع) دستور اكید و بلیغ دادهاند كه باید نام حسین بن على(ع) زنده بماند و باید سوگوارى آن حضرت هر سال تجدید بشود. سؤال اساسى این است كه چرا چنین دستورى دادهاند و چرا این همه به این موضوع اهتمام داشتهاند؟ از این رو تحلیل ما از قیام امامحسین(ع) تعیین كننده است.
آنچه می آید نوشته ایست برگرفته از مجموعه «زندگی اصولی» تالیف مرحوم حجه السلام علی صفایی حایری در شب تاسوعاست که تا كنون منشر نشده بود.
السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک
اللهم اجعلنا مع الحسین و اصحاب الحسین الذین بذلوا مهجهم دون الحسین(ع)
و ثبت لنا قدم صدق عندک مع الحسین واصحاب الحسین( ع )
امشب ، شب تاسوعاست. شب ابوالفضل(ع) است . شب وفاء و اخوّت است . من امشب آماده بحث های گسترده و مرد محاجّه نیستم .
ولی سوال هایی پیش آمده و مسائلی مورد تاکید دوستان قرار گرفته که نمی توان به آنها اشاره نداشت . بعضی از دوستان خواسته اند تا از مشکلاتی که در غیبت اصول، ظهور می یافتند، گفتگو بشود .
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن سلام بر حسين و بر على بن الحسين و بر فرزندان حسين و بر اصحاب و ياران حسين
فرا رسیدن عاشورای حسینی , سالروز شهادت عاشقانه سید و سالار شهیدانآقا ابا عبدالله الحسین علیه السلام و هفتاد دو لاله گلگون کفنش را بر حضرت ولی عصرعج الله تعالی فرجه شریف و شیعیان و عاشقان و عزاداران حضرتش تسلیت و تعزیت عرض می کنیم
چون خبر ولادت حسين (ع) به رسول خدا (ص) رسيد، با سرعت به خانه فاطمه عليها السلام رفت در حالى كه آثار حزن و اندوه در چهره مباركش نمايان بود و با آهنگى حزن آلود فرمود: اى اسماء! فرزندم را بياور، اسماء قنداقه نوزاد را به دست پيامبر (ص) داد. پيامبر او را در آغوش گرفت و مىبوسيد و مىگريست.
1-2 - مبدأ و معاد عقیده به مبدأ و معاد، مهم ترین عامل جهاد و فداکاری در راه خداست و بدون آن، هیچ رزمنده ای معتقدانه در صحنۀ دفاع قدم نمی گذارد و خود را که در جنگی به شهادت منتهی می شود، برنده نمی داند. بدون عقیده به حیات اخروی، با چه انگیزه ای می توان از جهاد و جانبازی استقبال کرد؟ از این رو، چنین اعتقادی در کلمات امام حسین علیه السلام و اشعار و رجزهایاو و یارانش، نقشی محوری دارد و به برجسته ترین شکل، خود را نشان می دهد. امام حسین علیه السلام روز عاشورا وقتی بی تابی خواهرش را می بیند، این فلسفۀ بلند را یاد آور می شود و می فرماید:
پیام های اعتقادی (تبیین) اشاره رسالت تبیین «مکتب» و تصحیح باورهای مردم در مسائل عقیدتی و بینشی، بر عهده «امام» است. امامان با سخن و عملشان هم صورت صحیح اعتقادات را می نمایایند، هم با انحرافات عقیدتی مقابله و مبارزه می کنند. اینکه توحید ناب چیست و خدا باوری و عقیده به مبدا و معاد چه نقشی در زندگی دارد و شیوۀ انبیا و مرامشان کدام است و تداوم خط رسالت در قالب «امامت» چگونه است ودین چیست واهل بیت علیهم السلام کیانند و چه مسوولیتی دارند و وظیفه امت در قبال امام چیست، همه و همه جلوه هایی از «پیام های اعتقادی» عاشورا است. اگر به قیام سیدالشهداء علیه السلام از این دیدگاه بنگریم، درس های عظیمی را خواهیم آموخت و عاشورا راکلاس درسی خواهیم یافت که در سخنان امام و عاشوراییان، متجلی گشته است.
مقدمه «عاشورا»، حادثه ای نبود که در یک نیم روز در سال 61 هجری اتفاق بیفتد و از قبل و بعد خود جدا باشد. هم ریشه در حوادث پیشین و تحوّلات اجتماعی مسلمانان از زمان رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله تا سال 60 هجری داشت، هم پیامدهای آن و آثاری که در فکر و عمل مسلمانان داشته، تا امروز گسترده شده است و تا دامنۀ قیامت نیز امتداد خواهد یافت.
علامه شیخ عبد الواحد مظفر درباره مقام حضرت قمر بنی هاشم چنین می نویسد:
عباس از فقهای عظام و علمای اعلام بود، او بی تردید، در فقاهت و دانش یگانه است...به دلیل روایت امام سجاد که فرمود:« مقام و منزلت حضرت عباس به اندازه ای است که تمام شهدا روز قیامت به آن غبطه می خورند.»
گوشهای از معجزات قمر بنی هاشم(ع) از زبان خادم حرم
میرحمید میرمعصومنژاد در کتاب مسافر نگاه سرخ ، خاطرات شیخ عباس حاج محمد علی الکشوان آل شیخ کلیددار و خادم اقدم حرم حضرت ابوالفضل العباس(ع) را در مورد گوشهای از معجزات قمر بنی هاشم(ع) به رشته تحریر درآورده است.
شیخ عباس متولد 1936کربلا است که به گفته خود از 485سال قبل خاندان آنها از ایران به کربلا مهاجرت کرده و 12 نسل پشت سر هم همگی خادم، کفشدار و کلیددار حرم حضرت ابوالفضل(ع) بودهاند.
آنچه که از سیره و گفتار امام حسین علیه السلام از شب و روز عاشورا می توان استفاده کرد این است که:
1 . اگر جنگ در شب عاشورا اتفاق می افتاد قطعا با توجه به آمادگی تسلیحاتی و جمعیتی که سپاه کوفه داشت همه اصحاب و حتی کودکان و زنان (در همان لحظات ابتدایی درگیری) کشته می شدند و در صورت کشته شدن آنان کسی باقی نمی ماند تا پیام شهدای کربلا را به دیگران برساند در نتیجه نهضت حسین بن علی علیه السلام در بیابان کربلا دفن می شد و برای همیشه فراموش. دشمن نیز حادثه را آنگونه می خواست توجیه می کرد.
امام حسین علیه السلام برای اینکه بتواند امنیت زنان و کودکان را (تا حد امکان) تأمین کند از دشمن خواست که تا صبح (فردا) جنگ را به تأخیر بیفتد. از همین رو در شب عاشورا دستور دادند اصحاب در پشت سر خیمه و همچنین جانب راست و چپ خیمه خندق حفر کنند و نیز خار و خاشاک اطراف را جمع کرده و داخل خندق بریزند و صبح زود نیز دستور داد که همه آنها را آتش بزنند تا دشمن نتواند وارد خیمه گاه شود.
قال الله تعالی فی کتابه : ما خلقتُ الجن و الإنس إلا لیعبدون.1
السلام علیک أیهاالعبد الصالح المطیع لله و لرسوله و لأمیرالمؤمنین و الحسن و الحسین.
چه شد که حضرت اباالفضل علیه السلام جایگاه خاصی پیدا کرد که هم در زمان حیاتش و هم بعد از آن معصومین علیهم السلام از او تجلیل کردند؟ تا جایی که در روایتی از امام سجاد علیه السلام آمده است: إن للعباس عندالله تبارک وتعالی لمنزلة یغبطه بها جمیع الشهداء یوم القیامه . یعنی عباس نزد خداوند متعال منزلتی دارد که روز قیامت تمام شهیدان ( نمی فرماید انسانهای عادی) به مقام او غبطه می خورند. 3 می گویند ما کجا عباس کجا؟
تاسوعا یعنی عباسِ علی. عشقِ عباس به مولایش فقط حسی برادرانه نبود عشقی خدایی بود. تاسوعا! چه دیر می گذری! یارانِ عاشق تاب ندارند، کمر خمیده ی حسین را پس از عباس نظاره گر باشند و اشک و آه زینب را ببینند و فغان کودکان و طفلان را بشنوند.
به وبلاگ من خوش آمدیداین وبلاگ در راستای انتشار فعالیتهای فرهنگی ،هنری ،قرآنی ، اعتقادی، دینی ومذهبی ، تربیتی کانون فرهنگی وهنری امام حسن مجتبی شهر سلامی ایجاد وراه اندازی شده است