برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کانون فرهنگی وهنری کریم اهل بیت شهر سلامی و آدرس kanoonemamhassan24.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
شیعه امامیه اعتقاد خاصی به رجعت دارد؛ یعنی این که پس از ظهور مهدی موعود(عج) و تشکیل حکومت عدل الهی در سراسر جهان، گروهی از اولیای الهی و دوست داران خاندان رسالت و عده ای از دشمنان خاندان وحی که از دنیا رفته اند، به دنیا باز خواهند گشت.
اولیای الهی و صالحان با دیدن حاکمیت حق و عدل در گسترده گیتی، شادمان می شوند و پرتوی از آثار ایمان و اعمال صالح خود را در دنیا مشاهده می کنند. دشمنان اهل بیت علیهم السلام نیز سزای ستم هایی را که روا داشته اند، در این سرای می بینند. البته پاداش و کیفر نهایی در قیامت تحقق خواهد یافت. رجعت از مباحث ریشه داری است که از زمان ظهور و پیدایش امامیه مطرح بوده و اعتقاد به آن از امتیازهای مدرسه اهل بیت علیهم السلام است. همچنین بین تشیع و تسنن مانند مباحثه مؤمن الطاق با ابوحنیفه، مناظراتی اتفاق افتاده ا ست و علمای شیعه مانند شیخ مفید، سید مرتضی، علامه مجلسی و شیخ حرّ عاملی برای تثبیت این عقیده، آثاری نگاشته اند.
از بزرگ ترین امتیازات شیعه بر سایر مذاهب این است که پایه و زیربنای اصلی آن، محبت است. البته محبت آگاهانه و برخاسته از معرفت. از زمان شخص نبی اکرم(ص) که این مذهب پایه گذاری شده، زمزمه محبت و دوستی بوده است؛ آن جا که در سخن رسول اکرم(ص) جمله «علی و شیعته هم الفائزون» را می شنویم، گروهی را در گرد علی(ع) می بینیم که شیفته او و گرم او و مجذوب او می باشند. از این رو تشیع، مذهب عشق و شیفتگی است. تولای آن حضرت، مکتب عشق و محبت است. عنصر محبت در تشیع، دخالت تام دارد. تاریخ تشیع با نام یک سلسله از شیفتگان و شیدایان و جانبازان سر از پا نشناخته توأم است.(15)
کلمه شیعه در عربی، در اصل به معنای یک، دو و یا گروهی از پیروان است. در قرآن مجید، این لفظ چندین بار به این معنا به کار رفته است. برای مثال، در آیه پانزدهم سوره قصص، خدای متعال درباره یکی از پیروان حضرت موسی به عنوان «شیعه موسی» سخن می گوید. در جایی دیگر، حضرت ابراهیم به عنوان «شیعه نوح» معرفی شده است.
در آغاز تاریخ اسلام، لفظ «شیعه» به معنای اصلی یا لغوی اش، برای پیروان افراد مختلفی به کار می رفت. برای مثال، در برخی از روایات، از شیعه علی بن ابی طالب و در برخی روایات دیگر از شیعه معاویة بن ابی سفیان سخن به میان آمده است. اما این لفظ به تدریج معنایی ثانوی یا اصطلاحی پیدا کرد و بر اساس این معنا فقط بر پیروان امام علی(ع) اطلاق می گردد که به امامت او معتقدند.
یکی از شناختهای ضروری و تعیینکننده در سرنوشت انسان، دشمنشناسی است، چرا که مکتب اسلام و مسلمانان دشمنان بسیار دارند. قرآن میفرماید: «وَکذَٰلِک جَعَلْنَا لِکلِّ نَبِی عَدُوًّا شَیاطِینَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ یوحِی بَعْضُهُمْ إِلَیٰ بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا» [1] اینچنین در برابر هر پیامبری، دشمنی از شیاطین انس و جنّ قرار دادیم، آنها به طور سری (و درگوشی) سخنان فریبنده و بیاساس (برای اغفال مردم) به یکدیگر میگفتند.
بهترین وسیله برای دشمن شناسی، مراجعه به قرآن است که دشمنان مختلف را در آیات نورانی خویش معرفی کرده است. قرآن میفرماید: «وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِأَعْدائِکمْ»[2] و خداوند به دشمنان شما داناتر است.
این یک سنت همیشگى است نیکىها و بدیها سرانجام به خود انسان باز مىگردد، هر ضربهاى که انسان مىزند بر پیکر خویشتن زده است و هر خدمتى به دیگرى مىکند در حقیقت به خود خدمت کرده است. همهی ما نسبت به امنیت خود، خانواده و جامعه مسئولیم. قرآن میفرماید: «بَعْضُکمْ مِنْ بَعْضٍ»[1] همه از یکدیگرید.
و در آیه دیگر میفرماید: «وَ الْمُومِنُونَ وَ الْمُومِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ»[2] مردان وزنان با ایمان، یار و یاور و اولیای یکدیگرند.
هستی، بعد مادی و معنوی دارد. در فرهنگ اسلام برای بسیاری از امور مادّی، مشابه معنوی نیز وجود دارد. همانگونه که سلامت جسم در کنار سلامت روان، نشانهی سلامت کامل انسان است، در جامعه نیز، مسائل مادی و معنوی در کنار هم جامعه سالم را شکل میدهند. یکی از نشانههای جامعه سالم، وجود امنیت است، از این رو به بیان بخشی از ابعاد امنیت در قرآن میپردازیم.
انگار خدا دلش نمیآید انسان را در آیات عذاب نگه دارد. سوره الرحمان که میخواهد نظام رحمانی خلقت را نشان دهد، تأکید میکند جهنم چیزی خارج از این نظام نیست و هر کس که با دیدن نشانههای کامل خدا حجت برایش تمام شود ولی باز هم تکذیب کند، مستحق این عذاب است؛ لازمه این تأکید آن است که حالا حالاها از عذاب الهی بگوید ولی انگار خدا دلش نمیآید و زود دل ترسیده ما را با نعمتهای بهشت آرام میکند:
گاهی باید بدکار را به سزای عملش رساند. اما گاهی بدی را باید با خوبی جواب داد. حالا این که برای بدی است، اما خوبی چه؟ آن بهشتی که سوره رحمان به آن وعده میدهد، پاداش چه چیزی است؟ آیا جز این است که ما باید نیکی کنیم و در پاداش این نیکی به آن بهشت برسیم؟
در تاریخ آمده که گروهی از یهودیان آمدند نزد پیامبر و گفتند: آیا تویی که خیال میکنی پیامبر خدایی؟ آنگاه چندین سؤال کردند که یکی از آنها این بود: پاداش کسی که لاالهالاالله بگوید چیست؟ پیامبر فرمود: بهشت و آنگاه این آیه را خواند: آیا پاداش احسان جز احسان است؟ یکی از یهودیان گفت: راست گفتی ای محمد! و بعد از تمام شدن سؤالات ایمان آورد.
به وبلاگ من خوش آمدیداین وبلاگ در راستای انتشار فعالیتهای فرهنگی ،هنری ،قرآنی ، اعتقادی، دینی ومذهبی ، تربیتی کانون فرهنگی وهنری امام حسن مجتبی شهر سلامی ایجاد وراه اندازی شده است