سلسله درسهایى از: اخلاق و عرفان اسلامى (1)
انواع تمایلات و خواسته هاى آدمى
روح انسانى در این عالم از ابتداى وجود، مراحل مختلفى را طى مىکند و در هر مرحلهاى خواستها و نیازهاى ویژهاى دارد، بعضى از این مراحل را همه ما کم و بیش تجربه کردهایم، از هنگامى که خویشتن را شناختهایم و به خاطر مىآوریم که از خود آگاهى داشتهایم، تا به این پایه که از عمرمان مىگذرد تحولات گوناگون در روحمان به وقوع پیوسته است که مىتوانیم با تجربه درونى یا به اصطلاح فلسفى با «علم حضورى» آنها را بیابیم.
مثلا همه ما در دورانى تنها به خوردن و آشامیدن مىاندیشیدیم، حرص و تلاش نوزاد انسان در ابتدا تنها براى خوردن و آشامیدن است، احیانا اگر ناراحتى و درد و رنجى یا گرسنگى و تشنگى برایش پیش آید آن را به صورت گریه اظهار مىکند تا نیازش برطرف شود، پس اولین نیازى که انسان درک مىکند، نیاز به خوردنىها و نوشیدنىهاست و تا مدتى بیش از این خواستهاى ندارد. البته ممکن است ما از ماههاى اولیه زندگى خود چیزى به یاد نداشته باشیم ولى این مساله را مىتوان در مورد دیگران تجربه کرد. بچههاى نوزاد را مىبینیم که در طول ماههاى اولیه زندگى، جز به خوردن و آشامیدن به چیزى دیگر توجه پیدا نمىکنند، لذا هر چه به دست آنها بیفتد در دهانشان قرار مىدهند.
اندکى بعد از این مرحله که روح انسان تکامل مىیابد (تکاملى طبیعى و فطرى و بدون اختیار خود) و چیزهاى دیگرى هم درک مىکند. در این مرحله محبت پدر و مادر به ویژه محبت مادر را درک مىکند. از نگاههاى محبتآمیز مادر، خوشش مىآید، از اینکه او را در آغوش بگیرد و نوازش کند، لذت مىبرد، این چیزى است غیر از خوردن و آشامیدن.