«به جوان جوان نگویید بلکه بگویید جهان .» 1
واژه جوان در لغت تداعی کننده توانایی، بالندگی، اقتدار، سلامتی، شادابی، سرور، سرزندگی، حرکت، فعالیت، جنب و جوش، خروش، جوشش، صداقت و احساسات و قطاری از این واژه های زنده است . شاید بد نباشد بدانیم در دنیای واژه ها سه دسته داریم که فرصت جوانی 2 را تعریف می کنند:
الف) واژه های زنده و بالنده; مثل جوان، بهار، آب، روان، توفیق، رشد، پیروزی، عزت، افتخار، محبت، محبوبیت، مقبولیت، مشروعیت، احترام، حرکت، شادابی و بالندگی .
ب) واژه های خنثا که در حقیقت نحوه استفاده از آن ها، به آن ها معنا می دهد و تلخی یا بالندگی شان را ترسیم می کند; مانند: روز، شب، ماشین، چوب، لباس .
ج) واژه های تلخ و گزنده; چون پیری، خستگی، بیابان، شکست، ذلت، طرد، بی احترامی، سکون، سیاهی، غم، اندوه، رکود، پوچی، بی انگیزه گی، سربار، بیکار و بیمار .
برخی روان شناسان، مانند وین دایر و فرانکل و مورفی، معتقدند کاربرد هر چه بیش تر یا باورمندی هر چه بالاتر به واژه هایی مانند خزانه واژگان زنده و بالنده بر روان آدمی اثر مثبت و فوق العاده می گذارد و در صورت باور و استفاده هر چه بیش تر از این واژه ها، آدمی به مرحله همزیستی، همنوایی یا هم شکلی با این واژه ها می رسد و خود در دل این واژه ها تجسم می یابد .
از طرف دیگر، چنانچه فردی همواره با واژه های تلخ و گزنده و بازدارنده سر و کار داشته باشد و باور کند که زندگی بیابانی است ذلت بار که او در سیاهی آن غم می کارد و اندوه درو می کند، رو به مرزهای پوچی پیر می شود و در یک طرد بزرگ از تمام توفیقات به یک بیمار تمام عیار تبدیل می شود، کم کم و بعد از گذشت مدتی از زمان همان می شود که می اندیشد; چرا که به قول روان شناس معاصر شاگتی گواین: «تو همانی که می اندیشی .» 3
حال اگر با اندیشه های مثبت و واژگان زنده سر و کار داریم، بالنده می شویم . و اگر با افکار پوچ و تلخ و واژگان گزنده سر و کار داشته باشیم، پژمرده می شویم .
جوانی در حقیقت دورانی از عمر است که از فرصت ها و توان ها آکنده می نماید; یعنی اوج توانمندی های انسان در این سنین می گذرد . شاید در مقام تشبیه بتوان این دوران را در قالب تمثیلات زیر پررنگ تر مطرح کرد:
از منظر و نگرش طبیعی، جوان یعنی راس قله زندگی .
از منظر زیبایی و زیبایی شناسی، جوان یعنی گلستان و دوران شکوفه دهی زندگی .
از وجه تمثیل به دریا، جوان یعنی موج و برخاستن .
از وجه تشبیه به فرود و فراز، جوانی یعنی دوره اوج گیری .
از منظر گاه هوش و توان و استعداد، جوانی یعنی دوران بالاترین کشف ها و شدن ها .
از منظرگاه حرکت و روان شدن، جوانی یعنی بالاترین سرعت و وصول به اهداف .
و از زاویه توانایی جسمی، جوانی یعنی سلامتی و شادابی .
موارد فوق و موارد مشابه همگی در حقیقت دنیای جوانی را به عنوان دنیای فرصت ها به ما معرفی می کند . از این رو، حضرت رسول (ص)، پیامبر رحمت و محبت، می فرماید: «علیکم بالشباب لانهم ارق افئدة; 4 بر شما باد به جوانان [و توجه بیشتر به آنها] زیرا احساسات رقیق و قلب های حساس دارند .
جامعه ایرانی در طول تاریخ و در بعد ارزش ها و مبانی فکری و علمی و عقیدتی نشان داده است که بهترین، سالم ترین و فداکارترین جوانان را تربیت و به دنیا عرضه داشته است .
جوان ممتاز
جوان ممتاز دارای سه بعد مهم است:
الف) مشورت می کند .
ب) تامل می کند .
ج) با دقت انتخاب می کند .
امروزه عقیده بر آن است که اغلب موفقیت ها در دوران جوانی یا تحقق می یابد و یا مقدمات تحقق آن فراهم می گردد; فرضا علاقه یک جوان در دوران تحصیل به تحقیق کم کم او را با اصول و فنون پژوهش و مقاله نویسی آشنا می سازد و حتی شاید در دوران تحصیل آثار مهمی تولید کند، چه بسیار جوانانی که در زمان تحصیل از جهت پژوهش و نگارش و تحلیل به موفقیت هایی رسیده اند و همپای استادان خودشان ظاهر شده اند . بعضی نیز در دوران تحصیل جهت کسب تجارب و فنون و نه صرفا دانش و رموز محض می کوشند و حتی پس از فراغت از تحصیل این فرایند را ادامه می دهند و منشا خدمات و تحولات بسیار می شوند . جوان ممتاز و هدفمند همواره با توکل حرکت و با امید عمل می کند و فعالیت هایش طبق برنامه را جهت می دهد; چرا که به قول ادوارد دبنو: افراد بی برنامه و بی هدف عادت دارند آینده را تار و گذشته را مصیبت بار ببینند; لذا در تخریب خود تسلیم می شوند .» 5
و به همین خاطر است که توماس کارلایل می نویسد: «آدمی که نمی داند به کجا می رود نسبت به هر بادی که می وزد موافق است .» 6
جوانی و یادگیری
«آنگاه که از یادگیری بازمانید، به رشد خود پایان داده اید .» 7
در دنیای امروز بحث آموزش مادام العمر8 مطرح است و این امر باید برای جوانان عزیز یک باور و اساس قانونی به شمار رود . امروزه یاد گرفتن بیش از همه دوران های گذشته اهمیت دارد . در گذشته اگر انسان به دانش های محدودی مسلط بود کفایت می کرد; ولی در دنیای متلاطم و متحول امروز آموزش مداوم بسیار ضرورت دارد .
امروزه تنها مهارت های ارزشمند فرد می تواند ضامن ادامه موفقیت و رشدش باشد . کسانی که پیوسته می آموزند و دانش و مهارت خود را افزایش می دهند، بر ارزش اجتماعی خود می افزایند . امروزه سه چیز در زندگی ما گریزناپذیر است:
1 . فرصت های محدود
2 . توان های نامحدود
3 . دگرگونی های معدود
جامعه های امروزی زیر بمباران های تحولات و دگرگونی قرار دارند . پس هوشمندانه ترین راه این است که در تمام طول عمر خود پیوسته بیاموزیم; برای همخوان شدن باوضعیت های تازه آماده شویم و به اصول زیر توجه داشته باشیم:
1 . علاوه بر سختکوشی (پشتکار) هوشمندانه تر کار کنیم .
2 . موفقیت ها به مرور حاصل می شوند و چیزی که ارزش انجام شدن دارد، لازم نیست در همان گام نخست یکباره کامل گردد .
3 . آنچه انگیزه آفرین است به انسان انگیزه می دهد .
4 . هرگز، هرگز، هرگز به رغم فراوانی ناکامی ها و شکست ها از پای ننشینید .
5 . نباید در مراحل تجربه اندوزی و یادگیری اندیشه های خوب را زندانی کنید . بکوشید آن ها را محقق سازید .
6 . کار، تحصیل و تلاش و یافتن را تجربه کنید و همواره خود را غافلگیر کنید; چون در اوج تلاش محو فعالیت هستید و در صورت توفیق به غافلگیری خویش می رسید .
7 . کار و فعالیت و یادگیری را بسیار جدی بگیرید; ولی با خود نرم باشید .
8 . سعی کنید بزرگ بیندیشید، بزرگ عمل کنید و بزرگ باشید تا کارهای بزرگ را رقم بزنید .
9 . دوران جوانی دوران کارکرد خوب است و کارکرد خوب پیامد هدف گذاری خوب است .
10 . همواره آدم های فعال و توانمند انسان های متفاوتی هستند; چون انگیزه های متفاوتی دارند .
11 . اگر در جستجوی کمال نباشیم، به برتری نمی رسیم .
12 . همواره از درون خود بپرسید چگونه می توانم بهتر ظاهر شوم . این مساله شما را به کاوش درون گسیل می کند و معجزه اینجا روی می دهد زیرا کشف و شهود را خواهید دید .
نظرات شما عزیزان: