کد قالب کانون ‌تئاتر پست مدرن، پست مدرن پرفرمنس

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کانون فرهنگی وهنری کریم اهل بیت شهر سلامی و آدرس kanoonemamhassan24.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3360
بازدید دیروز : 1574
بازدید هفته : 6160
بازدید ماه : 20443
بازدید کل : 47198
تعداد مطالب : 2939
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

نویسنده : مهدی احمدی واکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 24 خرداد 1402

هنر پرفورمنس

● ‌تئاتر پست مدرن، پست مدرن پرفرمنس

یک هنرمند پست مدرن و یا یک نویسنده پست مدرن در وضعیتی بمانند یک فیلسوف عمل می‌کند، متنی که او می‌نویسد و یا اثر هنری که هنرمند خلق می‌کند، اساساً از قوانین تثبیت‌شدة قدیم تبعیت نمی‌کند و بدین‌خاطر هم نمی‌توان این آثار را با موازین و پیش‌داوری‌های از پیش تعیین‌شده ارزیابی نمود، پیشداوری‌ها و تبیین‌هایی که برای متون و آثار گذشتگان به کار برده شده، بدیهی است به قوانین ارزشمند و نقدنویسی کاملاً نوینی نیازمند است. (…)»

 

 

● ژان- فرانس لیوتار

تئاتر پست مدرن هرگز یک تئاتر ضد مدرن نبوده، بر عکس تئاتری که از بطن مدرنیسم سر برآورده و به عبارتی برای برون‌رفت از بحران، می‌باید در ابتدا به داخل بحران رفت و عناصر پویا و سیال شاخصه‌هایش را تجسس نمود، تعمیم و پرورش داد و به بسط و توسعه آن پرداخت.

در قرن بیستم در هر مقطعی از دوران هنر و صحنه نمایش که تئاتر به بحران‌های ملتهب‌زایی منتهی شده، موجی نو سر برآورده و دست به تجربیاتی نوین زده که در ابتدای راه هم مورد قهر و غضب منتقدان و صاحب‌نظران قرار گرفته، زیرا در فراسوی ریسک دیدگاه زیباشناسانه خود عمل نموده و جلوتر از زمانه خود گام برداشته‌اند.

بعید به نظر می‌رسد برای مثال آثار نمایش نامه‌نویسی ایرلندی ساموئل بکت را بتوان با برچسب من‌درآوردی و به غایت غلط با اتیکت‌هایی مانند تئاتر پوچی، تئاتر معناباختگی و یا تئاتر بیهوده و هجو مزین کرد، زیرا زمانی که آثار بکت در چهل سال پیش ترجمه شد، مترجمان ما هنوز از دانش زبان و فرهنگ جامع ترکیب و یا معادل‌سازی در زبان فارسی اطلاعی نداشتند. و یا منتقدان ادبی که سعی بر این داشته آثار بکت را با الفبای نقد ادبی پیشینیان و منسوخ‌شده به نقد بکشند و در دام ترجمه واژگان من‌درآوردی در غلتیدند. اما حداقل چهل سال به طول انجامید، تا خوانندگان، اساتید و یا دانشجویان رشته نمایش بکت را بهتر بخوانند و یا بهتر به درک و برداشت نوین‌تری برسند و امروزه بر همگان در حیطه ادبیات و نمایش به وضوح آشکار است که تئاتر ابزورد بعد از جنگ جهانی دوم یکی از پرمعنی‌ترین، پر راز و رمزترین و پیچیده‌ترین اشکال تئاتری در جهان است و کماکان طراوت و تازگی این چنین آثاری مانند: پینتر، ژنه، آدامف، یونسکو کماکان به مانند عصر پیدایش آثار قریب به شصت سال از آغاز پیدایش‌شان تاکنون از میزان سنگینی و اعتبار خاصی برخوردار است و تجربه به خوبی نشان داده است که به قول لیوتار که می‌نویسد:

«هنرمندان و یا نویسندگان دوران‌های جدید و جدیدتر به عبارتی پست مدرن قوانینی جدیدتر و یا طبقه‌بندی نوین‌تری را با آثار خود هم‌زمان ترسیم می‌نمایند، کما اینکه آثارشان به رویداد و پدیده یک اثر هنری و یا نگارشی تبدیل می‌شود. و یا به قول ژانه ژنه: «برای نقد هر اثر هنری، شناخت دستور زبان آن اثر هنری الزامی است.»

اساساً هر جنبش و پدیدة هنری، ادبی در طول ـ لااقل ـ یک صد سال گذشته که به منصة ظهور پا گذاشته، هیچ‌گاه نافی معناگرایی و معناسازی نبوده است و عمداً محور شکل و فرمی بوده است که نافی سبک و سیاق پیشینیان است، و در معنی و ترکیب‌بندی معناهای گوناگون- اتفاقاً- هم‌داستان شده‌اند، زیرا آرمان‌ها، امیدها، آرزوها و در یک کلام دغدغه‌های انسانی هیچ‌گاه کهنه و منسوخ نشده است، مگر می‌توان ادعا کرد که مفاهیم سترگ و گسترده‌ایی به مانند: ایمان، اعتقاد، عشق، وفاداری دوستی، راز هستی و یا جاودانگی… و صدها واژگان و مفاهیم ماندگار و اسطوره‌ای دیگر هیچ‌گاه ارزش و تبلور معنایی خود را هم‌چنان به مانند گذشته محفوظ داشته و حتی ضرورت و نیازمندی و اشتیاق و فراق انسان‌ها به این مفاهیم لحظه‌ای کمرنگ‌تر هم نشده و حتی در طول تاریخ به ویژه در قرن جدید گذشته و به عبارتی قرن بیستم راز به کارگیری این مفاهیم و واژه‌گان کلیدی و پرطمطراق در ارتباط با خلق آثار هنری به عنوان ماتریال و دست‌مایه‌هایی به رشد و گسترش جنبش‌ها و جهش‌های ادبی ـ هنری و اشکال پیاپی و درهم تنیده به سبک‌ها، شیوه‌ها، مدل‌ها و… ‌تا به امروز به منصة ظهور رسیده است.

معناگرایی، ماورایی و واژه‌گان ساختگی و بی‌هویت در خلق آثار هنری دسته‌ای از هنرمندان امروز اصلاً متعلق به عصر حاضر نیست، بلکه حضور این واژه‌گان همیشه در بدنة آثار اصیل هنری و در زمینة ناخودآگاه هنرمندان از بدو پیدایش تا به امروز بوده است. مگر نه این است که پیشینه و تاریخ هنر صحنه‌ای هر سرزمین به ویژه در شرق مانند: چین، اندونزی، هند، ایران، ژاپن، مصر، پاکستان و یا افغانستان در آیین‌ها، نیایش‌ها، مناسک و به عبارتی در جوهره‌ و کالبد آثار نمایشی، نیایشی و حتی آیین‌های امروزی هنر صحنه معاصرشان به گونه‌ای تجلّی می‌یابد.

هنرمندان، نویسندگان، روشنفکران، متفکران و یا عالمان هنر صحنه هنوز زبان نگارشی و یا زیبایی‌شناسانه خود را نسبت به سوژه دفاع مقدس و یا ترسیمی از شکل هنری این ژانر پیدا نکرده‌اند.

هر چند به لحاظ تراکم و جمع‌آوری و آرشیو ماتریال و مستندات گوناگون اقیانوسی عظیم از اطلاعات، عکس، فیلم، مطالب از رویدادها و رخداده‌های هشت سال جنگ تحمیلی تلنبار شده است که مطمئناً می‌بایستی اقیانوسی از ایده‌ها، نگرش‌ها، دیدگاه‌ها برای سرچشمه تأثیر و خلق آثار هنری وجود داشته باشد. فقر و عدم انگیزه در به کارگیری ماتریال‌های موجود است وگرنه چه کسی می‌تواند انکار کند که ویلیام شکسپیر، برتولت برشت و یا بهرام بیضایی بدون شناخت صحیح و اشراف سترگ بر تاریخ، زبان، فرهنگ و… ‌در سرزمینشان می‌توانستند، هرگز به خلق چنین آثاری بزنند که این خود بحثی عظیم در علم پژوهش است که در سرزمین ما در فقر کامل به سر می‌برد.

پیرامون موضوعات تئاتر دفاع مقدس آن قدر از ماتریال‌های پراکنده، بکر، سترون، در ادبیات جنگ، جامعه‌شناسی جنگ، روان‌شناسی جنگ، هنر جنگ موجود است که کمتر کار شده و در مواقع بسیاری هم خیلی در سطح پایین و آماتورگونه کار شده است. سبک‌انگاری همراه طنزهای آبکی تا سر حد تغییر لهجه دادن به ترکی، گیلکی و غیره و فلان بازیگر کمدی با داستان‌هایی پیش‌پاافتاده تنزل یافته در سطح طنزهای سطح پایین و نازل تلویزیون به حد رقابت پرداخته که اصلاً در شأن این نوع ژانر و سوژه نیست و این همانا از نابخردی متأسفانه دسته‌‌ای از شبه هنرمندان و سیاست و تبهکارانه نان به نرخ روز خوردن بعضی از به اصطلاح همکاران تئاتری است که حس اعتماد و حُسن توجه دسته‌ای از تماشاگران نسبت به این سوژه و یا ژانر تئاتری است و چه بسا خشنودی و رضایت‌مندی فلان وزیر اسبق ارکان فرهنگی کشور در میان تماشاچیان سالن تئاتر مهر تأیید و رضایت‌مندی در این سمت و سوی نابخردانة صحنة تئاتر است.

بدیهی است چنین واقعه‌ای حتماً نیاز به آسیب‌شناسی دارد.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: تئاتر
برچسب‌ها: هنرشناسی