برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کانون فرهنگی وهنری کریم اهل بیت شهر سلامی و آدرس kanoonemamhassan24.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
حتما مقدمه اولین نوشتار از مجموعهی بر كرانهی الغدیررا كه برای بالیدن به امیر مومنان كه همه بر عظمتش معترفند را بخوانید تا هدفمان را در ارائهی این سری مطلب بدست آورید.
احمد حنبل، امام مذهب حنبلی به اِسنادش از عبدالرزاق، از پیامبر صلیالله علیه وآله وسلم روایت کند که: [روزی پیامبر در جمع اصحابش بود كه فرمود:]
«هر که خواهد که بنگرد به آدم در دانشش و به نوح در فهمَش و به ابراهیم در خویَش و به موسی در نیایشهایش و به عیسی در سُنتش و به محمد در تمام و کمالش باید که به این مرد که دارد میآید بنگرد»
برایتان از تاریخ میگویم. از روزهایی سیاه و مردمانی سیاهروتر. آدمنمایانی كه همه بودند و به چشم خود دیدند و شنیدند آنچه را كه پیامبر گفت، اما با گستاخی آن را زیر پا نهادند و پامال نمودند. حتی وقتی به خدا قسَمشان دادند كه شما را به خدا آیا نشنید و ندیدید، محكم گفتند كه چرا دیدیم و شنیدیم؛ اما من ماندهام كه چگونه باز سر تافتند و...
خلاصه این حدیث شریف آنست که علی بن ابیطالب علیه السلام معیار ایمان و کفر است، فقط مؤمنان میتوانند آن حضرت را دوست بدارند.
از طرف دیگر فقط منافقان آن جناب را دشمن میدارند.
این حدیث شریف که کتابهای شیعه و اهل سنت را پر کرده و از حدّ تواتر گذشته است از مناقب منحصر به فرد حضرت علی علیه السلام میباشد که با تعبیرهای مختلف از رسول خدا نقل شده است که فرمود:
عرض ادب به ساحت مقدّس حضرت بقیة الله اعظم روحی و ارواح العالمین له الفداه و عجّل الله تعالی فرجه الشریف وَ رَزَقَنا الله تعالی رؤیَتَهُ وَ زِیارَتَهُ و الشَّهادَةَ بَینَ یَدَیه صلوات دیگری محبّت بفرمایید.
واقعاً برای خود ما هم عجیب است، اگر کسی بررسی کند وقتی یک زلزله میآید گوشهای از کره زمین میلرزد اما مابقی جاها اصلاً متوجه نمیشوند، در حالی که اگر این زمین بخواهد کلا بشدت بلرزد از مدار خارج میشود، این سرعتی که زمین دور خودش میچرخد و این سرعتی که در آن مدار میچرخد که شب و روز و سال را تعیین میکند، ما همینجا نشستهایم و هیچ احساسی نداریم.
میگوید بدهکار هستم، یا صد میلیون تومان یا سه هزار و پانصد دلار، هر دو یک اندازه است، نمیگوید من بدهکار هستم، این صد میلیون تومان را میخواهی یا این ده دلار را؟ یعنی باید این دو عدل هم باشند.
صریح آیه هم این است که کافی است، پس باید عدل هم باشند.
برای همین اینها بیشتر تعجّب کردهاند. «فَاسْتَنْطِقُوهُ وَ لَنْ يَنْطِقَ».
از طرفی مرحوم آسید علی بهبهانی اعلی الله مقامه الشّریف که بعداً متن ایشان را میخوانیم میفرماید که شهادت خدا معصومانه است. حال بیان «معصومانه» برای خدا بیادبی است، اگر بگویم «بیخطا» است بهتر است، قطعی است، صدق محض است، پس باید در شهادت دوم هم این باشد.
یعنی شما باید بتوانید در نهایت برای ادعای خودتان مصداقی را تعیین کنید، یک طرف شاهد که شهید است خدای متعال است، آن طرف چه کسی است؟ هر کسی که تورات و انجیل را خوانده است؟؟؟
ما بر خلاف آیات متعدد که در قرآن کریم داریم، قرآن کریم میفرماید شهادت خدا کافی است، اگر نمیفرمود هم کافی بود چون شهادت خدای متعال است، الآن این استدلالی که خدای متعال است، به قول مرحوم آسید علی بهبهانی اعلی الله مقامه الشّریف، وقتی میفرماید «قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ» این یک برهان است؟ باید برهان باشد، اگر برهان نباشد، اگر گمان و ظن غیریقینآور باشد جواب از نبوّت… نبوّت یقین لازم دارد، وقتی میفرماید «قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ» یعنی یک برهان، کافی هم هست، شأن حضرت حق هم این نیست که برای برهان حضرت حق به چیز دیگری نیاز باشد، اگر نمیفرمود کافی هست هم، برهان خدای متعال باید کافی باشد، آن چیزی که ضمیمه کردیم و گفتیم یک نفر دیگر، پس این هم باید برهانی باشد، پس باید او هم معصوم باشد، شهادت آدم عادی که یقین بهمراه ندارد، به «كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ» عطف شده است، باید در حکم مشترک باشد.
اصولاً نگریستن به واقعه غدیر به چشم یك امر تاریخى كه قرونى بر آن گذشته است, نگریستن به واقعه غدیر بر خلاف فهم دین است و نیز بر خلاف فهم این واقعه.
صورت ماجراى غدیر, یك امر تاریخى است كه 14 قرن بر آن گذشته است, اما محتواى آن چه بوده است؟
بر خود اسلام نیز 14 قرن گذشته است؛ بر دعوتهاى اسلام: دعوت به یكتا پرستی, حریت, عدالت, نماز و زكات و جهات و امر به معروف و نهى از منكر نیز 14 قرن گذشته است, اما اینها حقایق زمانى نیستند, حقایق ابدیند. اینها را با واحد (زمان) نمی توان سنجید, با واحد (انسان) و واحد (حیات انسانی) باید سنجید. و به دیگر سخن, اینها حقایق خداییند كه تا جاودان دگرگونى نیابند, چنانكه قرآن فرموده است: "ولن تجد لسنة الله تحویلا". محتواى غدیر نیز یكى از همین حقایق خدایى و ابدى است, كه تا هر لحظه كه فجر بدمد و طلوعى باشد و روزى آید, حقیقت آن ـ از نظر منطقى الهى باید حكم بر زندگى و زندگیها باشد.
همه مردم مى دانند كه امام و دیگر دوستانش, از بنى هاشم و غیر بنى هاشم, در بیعت با ابوبكر حضور نداشتند و پا به سقیفه نگذاشتند. آنان از سقیفه و آنچه در سقیفه مى گذشت دور بودند. آنان با همه وجودشان سر گرم مصیبت بزرگ بودند: مرگ پیامبر, و به وظیفه واجب و فوری, كفن و دفن پیامبر (ص) پرداخته بودند. و جز به این حادثه به چیزى نمىاندیشیدند. از طرف دیگر, تا آنان مشغول جمع كردن بدن پیامبر و اداى مراسم نماز و دفن او بودند, مردم سقیفه كار خود را كردند و مسئله بیعت با ابوبكر را سر و صورت دادند. و از باب رعایت احتیاط و دور اندیشی, در برابر هر نظر یا حركت مخالف, كه باعث درهم ریختن تشكیلاتشان مى شد, متفقاً ایستادگى مى كردند.
در اینجا عبارت این سید شریف علوی, و عالم بزرگ و مجاهد شیعى, كه مقام او در بیان حقایق آل محمد و مبانى تشیع, مورد قبول همه است, این است :
و مع ذلك فانه (علیاً) و بنیه, و العلماء من موالیه, كانوا یستعملون الحكمة فى ذكر الوصیة, و نشر النصوص الجلیة...
و بدین گونه شرف الدین, به این حقیقت اشاره مى كند كه خود امام على و دیگر امامان و عالمان شیعه, در مورد یاد كردن حق خلافت و خلافت حق, همواره حكمت را رعایت مى كردند و با به كار بردن فرزانگى و هوش و درایت, در آن باره سخن مى گفتند. مصالح اسلام و مسلمین و مصالح خود حق را در نظر مى گرفتند و هم شرایطى زمانى و مكانى و دیگر مقدمات و مقارناتى را كه رعایت آنها براى نشر حق و تربیت مردم بر پایه مبانى حق لازم است. این حالت در بزرگان معاصر, از جمله خود صاحب (الغدیر) نیز مشاهده مى شد. بنابراین, آیا درست است كه عدهاى اشخاص گوناگون, با صلاحیت و بى صلاحیت, با سواد و بیسواد, وارد به قضایا و غیر وارد و ناآشنا به مسائل زمان و نسل و سیاست دنیاى اسلام, مولف سطحی, روضه خوان و از اینگونه اشخاص, به نام دفاع از امامت و نشر مبادى والاى تشیع و تفهیم مقام ولایت و... وارد معركه شوند و خود را صاحب ولایتى بدانند و از منبر و تالیف استفاده كنند و هیچ حكمتى را در نظر نگیرند... این كارها, جز انحطاط بخشیدن به ذهن دینى جامعه و تبدیل كردن ایدئولوژى عالى تشیع به یك سلسله مسائل از هم گسسته و بى حكمت, هیچ نتیجه ندارد. و چه بسا باعث تزلزل اركان معنویت شود. خدا خود جامعه را از نتایج سوء اعمال دانسته یا ندانسته اینان نگاه دارد.
و آنان به آنچه بر تو نازل شده و آنچه پیش از تو(بر پیامبران)نازل گریده،ایمان دارند و هم آنان به آخرت(نیز)یقین دارند.
نکته ها:
* ابزار شناخت انسان،محدود به حس و عقل نیست،بلکه وحی نیز یکی از راههای شناخت است که متّقین به آن ایمان دارند.انسان در انتخاب راه،بدون راهنما دچار تحیّر و سرگردانی می شود.باید انبیا دست او را بگیرند و با منطق و معجزه و سیره ی عملی خویش، او را به سوی سعادت واقعی راهنمایی کنند.
* از این آیه و دو آیه قبل بدست می آید که خشوع در برابر خداوند متعال(نماز)و داشتن روحیّه ایثار و انفاق و تعاون و حفظ حقوق دیگران و امید به آینده ای روشن و پاداش های بزرگ الهی،از آثار تقواست.
خداوند بر دلها و برگوش آنان مهر زده و بر چشمانشان پرده ای است و برای آنان عذابی بزرگ است.
نکته ها:
* مُهر بدبختی که خداوند بر دل کفّار می زند،کیفر لجاجت های آنان است.چنانکه می خوانیم: «یَطْبَعُ اللّهُ عَلی کُلِّ قَلْبِ مُتَکَبِّرٍ جَبّارٍ» [39]خدا بر دل افراد متکبّر و ستم پیشه،مهر می زند.و در آیه 23 سوره ی جاثیه نیز می خوانیم:خداوند بر دل کسانی که با علم و آگاهی به سراغ هواپرستی می روند مهر می زند.بنابراین مهر الهی نتیجه ی انتخاب بدِ خود انسان است،نه آنکه یک عمل قهری و جبری از طرف خدا باشد.
احاديث درباره فضيلت و عظمت قرآن، ثواب و پاداش خواندن قرآن به حدى است كه هر انسان متفكرى را به حيرت و شگفتى وا مى دارد.
از جمله اينكه: رسول خدا (ص) فرمود: «هر كس از قرآن يك حرف بخواند براى او يك حسنه و عمل نيك نوشته مى شود، و براى هر حسنه نيز ده برابر ثواب و پاداش داده خواهد شد. آنگاه رسول خدا افزود: «من نمى گويم «الم» يك حرف است بلكه الف يك حرف و لام حرف ديگر و ميم حرف سوم مى باشد».
آيات قرآن مجيد و احاديث صحيح، انسان را به دقت و تدبر در معانى قرآن تشويق فراوان كرده و به تفكر و آشنايى با مقاصد و اهداف عالى قرآن تأكيد و ترغيب نموده است.
خداوند مى فرمايد:
أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها «3» چرا در معانى قرآن دقت و تدبر نمى كنند و يا بر دلهايشان مهرها زده اند؟! در اين آيه عدم دقت در معانى قرآن به شدت مورد توبيخ و ملامت قرار گرفته است.
به وبلاگ من خوش آمدیداین وبلاگ در راستای انتشار فعالیتهای فرهنگی ،هنری ،قرآنی ، اعتقادی، دینی ومذهبی ، تربیتی کانون فرهنگی وهنری امام حسن مجتبی شهر سلامی ایجاد وراه اندازی شده است